(بسم الله الرحمن الرحیم)_سلام،
تبریک ب اتأخیرخیلی زیاد به مناسبت روز دانشجو! اصلأ یادم نبود!
آخه 1 جورایی روز دانشجو میون عزاداری های محرم گم شد! هر چند خیلی چیز مهمی نبود مخصوصا برا دانشجویان عزیز!!!
در عوض شروع جانگداز امتحاناتو تسلیت میگم ، و از پیشگاه خداوند متعال برای هممون صبرمیخوام!
و البته 1 نمره آبرومندانه!تا حداقل جلو ننه ، بابامون آبرومون نره!
پریروز 1 روز خوبم برام بود آخه خبر آوردن برام،که آجی دار شدم! آجیه آجی که نه!(آخه دیگه خیلی دیره...)
1 دوست عین 1 خواهر!
وقتی دیدمش و بهش دست دادم دیدم خیلی کوچولوئه!
خیلی ام شلخته اس!!
هنوز خیلی خوشگل نیست یعنی ناز ودوست داشتنیه ولی زشته!!! سرخپوستم هست! البته میگن بعدأ خوشگل و سفید و تپل مپل میشه و منم خیلی امیدوارم ...هرچند باباهه از مامانه بدتر! نمیزاره نگاش کنیم،جوری چسپیده و ولش نمیکنه که انگاری خودش بدنیاش آورده!!!
اسمشم هنوز مشخص نیست مامان باباش چون اولین بچه اس خیلی وسواس دارن!وسر اسم این بنده خدا کلی باهم دعوا و کل کل دارن!
"باباهه میگه میترا! مامانه میگه پرنیا!"
البته من خودم به شخصه با پرنیا بیشترحال میکنم!
بهرحال بعدأ مشخص میشه حرف اول و آخر وکی میزنه؟!
فعلأ تا مشخص شدن اسمش"شلخته ی خاله"صداش میکنم!